جدول جو
جدول جو

معنی حیضه

حیضه
سنگین و سد شدن معده از غذای ناگوار، یک دفعه از دفعات خون حیض
تصویری از حیضه
تصویر حیضه
فرهنگ لغت هوشیار

واژه‌های مرتبط با حیضه

حیضه

حیضه
یک دفعه از دفعات خون حیض و حیض یک باره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

حوضه

حوضه
عماری فیل که بصورت حوض سازند، اراضیی که توسط رودی یا شعب رودی مشروب شود. توضیح این کلمه در قاموسهای معتبر عربی نیامده ولی در (دزی) مذکور است. (این کلمه در قاموس های معتبر عربی نیامده) کجاوه پیل، آبخورد به زمین هایی گفته می شود که از رودی بزرگ آب خورند
فرهنگ لغت هوشیار