معنی جلاجل جلاجل جمع جلجل، زنگوله ها، سنج ها، دف ها، جلک ها جمع جلجل. درای خرد چیزی باشد مانند سینه بند اسب که در آن زنگها و جرسها نصب کنند و بر سینه اسب بندند، زنگها زنگوله ها، سنج دایره، دف دایره، مرغی است خوش آواز. زنگوله ها، زنگها فرهنگ لغت هوشیار