معنی تن شناس تن شناس کسی که به معرفت احوال تن را حاصل کرده طبیب، ظاهری قشری کسی که به معرفت احوال تن را حاصل کرده طبیب، ظاهری قشری تصویر تن شناس فرهنگ لغت هوشیار