معنی تسجیل کردن تسجیل کردن ثابت و استوار کردن، حکم دادن، عهد کردن پیمان کردن، مهر کردن قباله ثابت و استوار کردن، حکم دادن، عهد کردن پیمان کردن، مهر کردن قباله فرهنگ لغت هوشیار