معنی تار و پود تار و پود تارهای طول و عرض جامه، کنه واساس و پایه هر چیز. یابی تار و پود شدن، پریشان و مضمحل شدن، سخت رنجه گشتن یا بیتار و پود کردن، پراکنده و نابود و ویران ساختن فرهنگ لغت هوشیار