معنی تاب دادن تاب دادن فتیله کردن، پیچاندن نخ و ریسمان و مفتول و زلف فتیله کردن، پیچاندن نخ و ریسمان و مفتول و زلف تصویر تاب دادن فرهنگ لغت هوشیار