جدول جو
جدول جو

معنی پیوند گرفته

پیوند گرفته
متصل شده، جوش خورده (استخوان و مانند آن) ملتئم: اتعاب پیوند گرفته را باز شکستن، پیوند یافته (درخت یانسوج حیوانی)، بهم پیوسته (قطعات شکسته ظرف)، پیوند گری: پیوند کردن متصل کردن، ایجاد موافقت
فرهنگ لغت هوشیار