جدول جو
جدول جو
Ads

معنی پیوسته گشتن

پیوسته گشتن
متصل شدن: تیر تو پیوسته گشته با کمان و زبیم او جسته جان از شخص اعدای تو چون تیر از کمان، متواتر شدن پیاپی گشتن، واصل شدن رسیدن، یا پیوسته گشتن نامه (مکاتبت)، متواتر شدن نامه پیاپی رسیدن آن: پس از آن میان هر دو ملاطفات و مکاتبات پیوسته گشت. و نامه پیوسته گشت میان لیث و موفق
فرهنگ لغت هوشیار