معنی پیش وپس
- پیش وپس
- جلو و عقب پیش رو و پشت سر قدام و خلف: چو شورش در آب آمدی پیش و پس نخوردندی آن آب را هیچکس. (نظامی)، مقدم و موخر (صف و غیره) : پیش و پسی ست صف کبریا پس شعرا آمد و پیش انبیا. (مخزن الاسرار چا. 42: 2) یا پیش و پس کاری را نگریستن، در آن خوب تامل کردن سخت دقت کردن در آن: و ما چون کارها را نیکوتر باز جستیمو پیش و پس آنرا بنگریستیم و این مرد را دانسته بودیم وآزموده صواب آن نمودجلو و عقب پیش رو و پشت سر قدام و خلف: چو شورش در آب آمدی پیش و پس نخوردندی آن آب را هیچکس. (نظامی)، مقدم و موخر (صف و غیره) : پیش و پسی ست صف کبریا پس شعرا آمد و پیش انبیا. (مخزن الاسرار چا. 42: 2) یا پیش و پس کاری را نگریستن، در آن خوب تامل کردن سخت دقت کردن در آن: و ما چون کارها را نیکوتر باز جستیمو پیش و پس آنرا بنگریستیم و این مرد را دانسته بودیم وآزموده صواب آن نمود
فرهنگ لغت هوشیار