معنی پیش انداختن پیش انداختن تقدم دادن جلو انداختن مقدم داشتن: مردم او را پیش انداختند و از پی او روان شدند، زودتر از موعد مقرر داشتن (چنانکه بیمار نوبت تب را وزن روزها قاعدگی را) فرهنگ لغت هوشیار