جدول جو
جدول جو
Ads

معنی پیچ دادن

پیچ دادن
پیچاندن چیزی را خمانیدن تافتن، بگردانیدن چیزی (مانند دست و جزآن) را از جای خود چرخاندن تافتن
فرهنگ لغت هوشیار