معنی پیاده نهادن - فرهنگ لغت هوشیار
معنی پیاده نهادن
- پیاده نهادن
- زبون داشتن عاجز پنداشتن حقیر انگاشتن، طرح دادن: پیاده نهاده رخش ماهرا فرس طرح کرده بسی شاهرا. (نظامی) زبون داشتن عاجز پنداشتن حقیر انگاشتن، طرح دادن: پیاده نهاده رخش ماهرا فرس طرح کرده بسی شاهرا. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار