معنی پرتاب گشتن - فرهنگ لغت هوشیار
معنی پرتاب گشتن
- پرتاب گشتن
- پرتاب گشتن روی (رخساره)، سرخ شدن روی
تصویر پرتاب گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با پرتاب گشتن
پرتاب شدن
- پرتاب شدن
- پرت شدن افتادن از محلی مرتفع. بر افروخته و خشمگین شدن غضبناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار