معنی پر کنده پر کنده درمانده و عاجز، متفرق: (از آن قصاید پر کنده دفتری کردم) (ازرقی) درمانده و عاجز، متفرق: (از آن قصاید پر کنده دفتری کردم) (ازرقی) تصویر پر کنده فرهنگ لغت هوشیار