معنی بیزیدن تصویر بیزیدن بیزیدن چیزی را از غربال گذراندن نرمه چیزی را از مو بیز بیرون کردنچیزی را از غربال گذراندن نرمه چیزی را از مو بیز بیرون کردن فرهنگ لغت هوشیار