جدول جو
جدول جو

معنی برداشت کردن

برداشت کردن
جمع آوری کردن محصولگردآوردن غلات، برداشتن بخشی از سرمایه یا سود یک بنگاه پیش از تقسیم آن یا عمل گرفتن کارمندی پاداش خود را قبل از موقع پرداخت، تحمل کردن بردباری نمودن
فرهنگ لغت هوشیار