جدول جو
جدول جو
Ads

معنی آستین فشاندن

آستین فشاندن
دست و بتبع آن آستین را بنشانه محبت خلوص عفو تحسین بخشش و احسان بحرکت در آوردن، اشاره کردن، اجازه دادن، پشضت پا زدن ترک گفتن فرو گذاشتن، رقص کردن پایکوبی کردن، یاآستین ملال بر کسی افشاندن، با جنبش دست و آستین کراهت و نفرت خود را نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار