جدول جو
جدول جو
Ads

معنی آبگینه

آبگینه
شیشه زجاج، بلور، آینه زجاجی، ظرف شیشه یی ظرف شراب، الماس، تیغ، آسمان. یا آبگینه بیمار. قاروره تفسیره پیشیار. یا آبگینه حلبی. آینه حلبی آینه فلزی که در شهر حلب میساختند. یا آبگینه شامی. آینه شامی آینه منسوب بشهر شام. یا آبگینه مخروط. بلور تراشیده
فرهنگ لغت هوشیار