معنی اشاطه اشاطه سوزانیدن، کشتن، به خون آلودن، تباهیدن، پراکندن سوزانیدن، کشتن، به خون آلودن، تباهیدن، پراکندن تصویر اشاطه فرهنگ لغت هوشیار