معنی ازحال رفتن ازحال رفتن شمیدن از تاب شدن: ضعف و سستی برلشکر ماچیره شد و گفتی ازتاب می بشوند شمیدن از تاب شدن: ضعف و سستی برلشکر ماچیره شد و گفتی ازتاب می بشوند فرهنگ لغت هوشیار