جدول جو
جدول جو

معنی احتفال

احتفال
آراستگی، گردهمایی، بزمیدن (بزم کردن)، گزافکویی آراسته شدن زینت گرفتن، گرد آمدن مردم انجمن شدن گرد آمدن گروهی در مجلس، بزم کردن
فرهنگ لغت هوشیار