معنی सूजा हुआ
सूजा हुआ
ملتهب، متورّم
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با सूजा हुआ
सूजना हुआ
सूजना हुआ
مُتِوَرِّم
دیکشنری هندی به فارسی
सजा हुआ
सजा हुआ
آراستِه، تَزئِین شُدِه اَست
دیکشنری هندی به فارسی
टूटा हुआ
टूटा हुआ
شِکَستِه
دیکشنری هندی به فارسی
सोता हुआ
सोता हुआ
خوابیدِه، خوٰابیدَن، خواب آلود
دیکشنری هندی به فارسی
समझा हुआ
समझा हुआ
فَهمیدِه شُدِه، دَرک کَرد
دیکشنری هندی به فارسی
सड़ा हुआ
सड़ा हुआ
فاسِد، پوسیدِه، کَپَک زَدِه، گَندیدِه، زَنگ زَدِه، تُرش
دیکشنری هندی به فارسی
फूला हुआ
फूला हुआ
بِه طُورِ جوشان، نَفخ کَردِه، بادکَردِه، پُفی
دیکشنری هندی به فارسی
भूला हुआ
भूला हुआ
فَراموش شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی