معنی सूजन
सूजन
التهاب، تورّم، التهابی، ورم، ورم کرده
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با सूजन
पूजन
पूजन
مُقَدَّس سازی، عِبادَت
دیکشنری هندی به فارسی
सूजना
सूजना
وَرَم کَردَن، مُتِوَرِّم شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی