جدول جو
جدول جو

معنی सामना करना

सामना करना
روبرو شدن، برخورد، کنار آمدن، مقابل شدن، مقاومت کردن، مقابل قرار دادن
دیکشنری هندی به فارسی

واژه‌های مرتبط با सामना करना

सराहना करना

सराहना करना
تَحسِین کَردَن، قَدردانی کَردَن، سِتایِش کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی

मना करना

मना करना
کاهِش دادَن، اِمتِناع کُنید، اِمتِناع کَردَن، مَمنوع کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی