معنی सवारी करना
सवारी करना
سواری کردن، سوار شدن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با सवारी करना
जारी करना
जारी करना
مُنتَشِر کَردَن، صادِر کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی