معنی समन्वित
समन्वित
هماهنگ، هماهنگ شده است
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با समन्वित
समर्पित
समर्पित
وَقف شُدِه، اِختِصاص دادِه شُدِه اَست، وَفادار، تَسلِیم شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
समन्वयक
समन्वयक
هَماهَنگ کُنَندِه
دیکشنری هندی به فارسی