معنی समतल करना
समतल करना
هموار کردن، سطح کردن، همسطح کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با समतल करना
समूह करना
समूह करना
گُروه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
समान करना
समान करना
مُتِعادِل کَردَن، بَرابَر کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
सरल करना
सरल करना
سادِە کَردَن، بَرایِ سادِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
समय करना
समय करना
زَمان بَندی کَردَن، بَرایِ وَقت گُذاشتَن
دیکشنری هندی به فارسی