معنی संयोजित करना
संयोजित करना
ترکیب کردن، برای سازماندهی
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با संयोजित करना
समायोजित करना
समायोजित करना
تَسهِیل کَردَن، تَنظِیم کُنید، تَنظِیم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
संबोधित करना
संबोधित करना
آدرِس دادَن، بَرایِ آدرِس دادَن
دیکشنری هندی به فارسی