معنی संबंधी
संबंधी
خویشاوند، نسبی
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با संबंधी
संबंध
संबंध
رابِطِه سَطحی، رابِطِه، خویشاوَندی
دیکشنری هندی به فارسی
संबंधित
संबंधित
مَربوط بِه، مُتَصِّل شُد، مَربوط، قابِلِ اِرتِباط
دیکشنری هندی به فارسی