معنی संघ करना
संघ करना
متّحد کردن، برای متّحد شدن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با संघ करना
मंद करना
मंद करना
کَم نور کَردَن، کُند کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
तंग करना
तंग करना
تَنگ کَردَن، آزار دادَن
دیکشنری هندی به فارسی
पंप करना
पंप करना
پُمپ کَردَن، پُمپاژ کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
पसंद करना
पसंद करना
مَحابا کَردَن، مانَند، دوست داشتَن
دیکشنری هندی به فارسی
कंघी करना
कंघी करना
شانِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
साफ करना
साफ करना
پاک کَردَن، بَرایِ تَمیز کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
सरल करना
सरल करना
سادِە کَردَن، بَرایِ سادِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
सैर करना
सैर करना
دُور زَدَن، سَرگَردان شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی
सेट करना
सेट करना
تَنظِیم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی