معنی संगम
संगम
همگرایی، تلاقی
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با संगम
संगत
संगत
هَمراهی، سازِگار، ثابِت قَدَم
دیکشنری هندی به فارسی
संयम
संयम
اِعتِدال، کُنتُرُل کُنید
دیکشنری هندی به فارسی