معنی संगत
संगत
همراهی، سازگار، ثابت قدم
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با संगत
असंगत
असंगत
ناهَماهَنگ، ناسازگار، غِیرِمُستَقیم، ناسِبتاً
دیکشنری هندی به فارسی
संगीत
संगीत
موسیقی
دیکشنری هندی به فارسی
संगम
संगम
هَمگَرایی، تَلاقی
دیکشنری هندی به فارسی
संत
संत
مُقَدَّس، سُنَّت
دیکشنری هندی به فارسی