معنی विपणन करना
विपणन करना
بازار کردن، به بازار عرضه کند
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با विपणन करना
विघटन करना
विघटन करना
مُختَل کَردَن، مُتَلاشی شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی
वर्णन करना
वर्णन करना
تَوصِیف کَردَن، تَوصِیف کُنید
دیکشنری هندی به فارسی