معنی विघटन करना
विघटन करना
مختل کردن، متلاشی شدن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با विघटन करना
विघटित करना
विघटित करना
مُنحَل کَردَن، مُتَلاشی شُدَن، مُتَلاشی کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
विपणन करना
विपणन करना
بازار کَردَن، بِه بازار عَرضِه کُند
دیکشنری هندی به فارسی