معنی वादा करना
वादा करना
وعده دادن، قول دادن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با वादा करना
गंदा करना
गंदा करना
آلودِگی کَردَن، کَثیف کَردَن، آلودِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
दावा करना
दावा करना
اِدِّعا کَردَن، اِدِّعا
دیکشنری هندی به فارسی
जादू करना
जादू करना
جادو کَردَن، طِلِسم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
शादी करना
शादी करना
اِزدِواج کَردَن، بَرایِ اِزدِواج
دیکشنری هندی به فارسی
शाखा करना
शाखा करना
شاخِه کَردَن، مُنشَعِب شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی
वापस करना
वापस करना
بازگَشت دادَن، بازگَشت
دیکشنری هندی به فارسی
इरादा करना
इरादा करना
قَصد داشتَن، بَرایِ تَعیین
دیکشنری هندی به فارسی
काला करना
काला करना
سیاه کَردَن، تاریک شُدَن
دیکشنری هندی به فارسی
सौदा करना
सौदा करना
مُعامِلِه کَردَن، بَرایِ اَنجام مُعامِلِه
دیکشنری هندی به فارسی