معنی लार
लार
ریزش بزاق، بزاق
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با लार
लाल
लाल
سُرخ و قِرمِز، قِرمِز
دیکشنری هندی به فارسی
लाभ
लाभ
مَزیَّت، بَهرِه مَند شَوَند
دیکشنری هندی به فارسی
चार
चार
چَهار
دیکشنری هندی به فارسی
पार
पार
عَرضی، دَر سَراسَر
دیکشنری هندی به فارسی
सार
सार
ذات، خُلاصِه، مَضمون، جوهَر
دیکشنری هندی به فارسی