معنی लटका हुआ
लटका हुआ
آویزان، حلق آویز کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با लटका हुआ
भटका हुआ
भटका हुआ
گُمراه، بیراهه
دیکشنری هندی به فارسی
लिखा हुआ
लिखा हुआ
نِوِشتِه شُدِه، نِوِشتِه شُدِه اَست
دیکشنری هندی به فارسی
घटता हुआ
घटता हुआ
کاهِش یابَندِه، با کاهِش، مُردِه
دیکشنری هندی به فارسی
झुका हुआ
झुका हुआ
بِه طُورِ اُفتادِه، خَم شُد، اُفتادِه، کَج، شیب دار
دیکشنری هندی به فارسی
भटकता हुआ
भटकता हुआ
سَرگَردان
دیکشنری هندی به فارسی
थका हुआ
थका हुआ
فَرسودِه، خَستِه، بی حال، بی مِیل، کِسِل
دیکشنری هندی به فارسی
पका हुआ
पका हुआ
پُختِه، رِسیدِه، رِسیدِیِّگی، هِندی رِسیدِه
دیکشنری هندی به فارسی
कटा हुआ
कटा हुआ
کوتاه شُدِه، خُرد شُدِه، قَطع شُدِه، آراستِه، بُرِش خُوردِه
دیکشنری هندی به فارسی
फटा हुआ
फटा हुआ
پارِه پارِه، پارِه شُدِه، کُهنِه
دیکشنری هندی به فارسی