معنی लगातार
लगातार
به طور مداوم، مستمرّ، مداومًا، با اصرار
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با लगातार
लगाना
लगाना
کاشت کَردَن، قَرار دادَن، لَکِّه اَنداختَن
دیکشنری هندی به فارسی
लाचार
लाचार
بی دِفاع، دَرماندِه
دیکشنری هندی به فارسی