معنی रेंगना
रेंगना
زحمت کشیدن، خزش، خزیدن، حالت خزیدن پیدا کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با रेंगना
रंगना
रंगना
رَنگ کَردَن، نَقّاشی کَردَن، رَنگ دادَن
دیکشنری هندی به فارسی
रौंदना
रौंदना
پا لِه کَردَن، زیر پا گُذاشتَن
دیکشنری هندی به فارسی
फेंटना
फेंटना
هَم زَدَن، ضَرب و شَتم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
फेंकना
फेंकना
ریختَن، پَرتاب کُنید، پَرتاب کَردَن، اَنداختَن
دیکشنری هندی به فارسی