معنی मजबूर करना
मजबूर करना
وادار کردن، مجبور کردن، اجبار کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با मजबूर करना
मजबूत करना
मजबूत करना
تَقوِیت کَردَن، بَرایِ تَقوِیت، تَحکیم کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی