جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با मंद करना

बंद करना

बंद करना
گِرِفتِگی کَردَن، بَرایِ بَستَن، بَستَن، مُتِوَقِّف کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی

माफ करना

माफ करना
بِبَخشیدَن، بِبَخشید، عُذر خوٰاستَن، بَخشِش کَردَن، بَخشیدَن
دیکشنری هندی به فارسی

मना करना

मना करना
کاهِش دادَن، اِمتِناع کُنید، اِمتِناع کَردَن، مَمنوع کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی

याद करना

याद करना
یاد گِرِفتَن، حِفظ کَردَن، یادآوَری کَردَن، بِه یاد آوَردَن
دیکشنری هندی به فارسی

घमंड करना

घमंड करना
اِفتِخار کَردَن، بِه رُخ کِشیدَن، خُود را مَغرور نِشان دادَن
دیکشنری هندی به فارسی