معنی भीगाना
भीगाना
خیساندن، خیس شدن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با भीगाना
दीवाना
दीवाना
شیفتِه، دیوانِه
دیکشنری هندی به فارسی
भिगोना
भिगोना
خیس کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
भटकाना
भटकाना
گُمراه کَردَن، مُنحَرِف کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
लगाना
लगाना
کاشت کَردَن، قَرار دادَن، لَکِّه اَنداختَن
دیکشنری هندی به فارسی
जगाना
जगाना
بیدار کَردَن، بیدار شُو، بَراَنگیختَن
دیکشنری هندی به فارسی
उगाना
उगाना
کاشتَن، رُشد کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
भागना
भागना
فَرّار، فَرار کُنید، فَرار کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
गाना
गाना
خوٰاندَن، آهَنگ
دیکشنری هندی به فارسی