معنی भटकना भटकना انحراف داشتن، سرگردان شدن، منحرف شدن، پیاده روی طولانی کردن اِنحِراف داشتَن، سَرگَردان شُدَن، مُنحَرِف شُدَن، پیادِه رَویِ طولانی کَردَن دیکشنری هندی به فارسی