معنی बोला हुआ
बोला हुआ
گفته شده، صحبت کرد
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با बोला हुआ
खोला हुआ
खोला हुआ
باز شُدِه، باز شُد
دیکشنری هندی به فارسی
रोता हुआ
रोता हुआ
گِریان، گِریِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
मिला हुआ
मिला हुआ
مَخلوط، مُختَلَط
دیکشنری هندی به فارسی
खोया हुआ
खोया हुआ
گُمشُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
सोता हुआ
सोता हुआ
خوابیدِه، خوٰابیدَن، خواب آلود
دیکشنری هندی به فارسی
फूला हुआ
फूला हुआ
بِه طُورِ جوشان، نَفخ کَردِه، بادکَردِه، پُفی
دیکشنری هندی به فارسی
भूला हुआ
भूला हुआ
فَراموش شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی
तला हुआ
तला हुआ
سُرخ کَردِه، سُرخ شُدِه
دیکشنری هندی به فارسی