معنی बुलाना
- बुलाना
- گرد هم آمدن، تماس بگیرید، احضار کردن
واژههای مرتبط با बुलाना
फुलाना
- फुलाना
- نَفخ کَردَن، باد کَردَن، تَوَرُّم ایجاد کَردَن
बहलाना
- बहलाना
- تَرغِیب کَردَن، سَرگَرم کَردَن، وَسوَسِه کَردَن
बुझाना
- बुझाना
- خاموش کَردَن
मिलाना
- मिलाना
- اِدغام کَردَن، مَخلوط کُنید، مَخلوط کَردَن، تَرکیب کَردَن، بِه هَم ریختَن
घुमाना
- घुमाना
- فِر کَردَن، چَرخِش، مُنحَنی شُدَن، چَرخاندَن، جا بِه جا کَردَن، چَرخیدَن
चुराना
- चुराना
- دُزدی کَردَن، سِرقَت
चुभाना
- चुभाना
- سوزاندَن، نِیش زَدَن، پَرچَم زَدَن
छुपाना
- छुपाना
- پِنهان کَردَن
झुकाना
- झुकाना
- کَج کَردَن، خَم شُدَن