معنی बिखरा हुआ
बिखरा हुआ
پراکنده، ریخته شد
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با बिखरा हुआ
बिखरे हुए
बिखरे हुए
بِه طُورِ پَراکَندِه، پَراکَندِه شُدِه اَست
دیکشنری هندی به فارسی
लिखा हुआ
लिखा हुआ
نِوِشتِه شُدِه، نِوِشتِه شُدِه اَست
دیکشنری هندی به فارسی
गिरा हुआ
गिरा हुआ
فُروریختِه، اُفتاد، تَنَزُّل یافتِه
دیکشنری هندی به فارسی