معنی बाध्य करना
बाध्य करना
مجبور کردن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با बाध्य करना
राज्य करना
राज्य करना
حُکومَت کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
कार्य करना
कार्य करना
عَمَل کَردَن، بَرایِ کار کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
बाधित करना
बाधित करना
مانِع شُدَن، قَطع کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی