معنی फलना
फलना
رشد کردن، شکوفا شدن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با फलना
चलना
चलना
راه رَفتَن
دیکشنری هندی به فارسی
तलना
तलना
سُرخ کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
फैलना
फैलना
نُفوذ کَردَن، گَستَردِه شُدَن، رُشد پِیدا کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
फूलना
फूलना
گُل دادَن، شُکوفا شُدَن، دَر حالِ شُکوفِه دادَن، شُکوفا
دیکشنری هندی به فارسی
फटना
फटना
صِدایِ اِنفِجار دادَن، تَرکیدَن، مُنفَجِر شُدَن، پارِه کَردَن
دیکشنری هندی به فارسی
फलन
फलन
ثَمَرات، تابِع
دیکشنری هندی به فارسی