معنی फँसना
फँसना
گرفتار کردن، برای گیر افتادن
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با फँसना
फँसाना
फँसाना
گِرِفتار کَردَن، بِه دام اَنداختَن، گِرِفتَن
دیکشنری هندی به فارسی
हँसना
हँसना
خَندیدَن، بِخَند
دیکشنری هندی به فارسی