معنی प्रतिष्ठा
प्रतिष्ठा
درخشش، بیومواد، شرافت بخشی، پرستیژ، شهرت، پاتولوژیست
دیکشنری هندی به فارسی
واژههای مرتبط با प्रतिष्ठा
प्रतिष्ठित
प्रतिष्ठित
مُمتاز، مُعتَبَر، نَجِیب، مَعروف
دیکشنری هندی به فارسی